پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
نوشته شده در سه شنبه 5 آذر 1392
بازدید : 80
نویسنده : زهرا کریمی

رفته بودیم خارج از کشور...
توی هتل موقع اتاق گرفتن ، ننه جون گفت:
برا من اتاق جدا بگیرید می خوام آرامش داشته باشم
براش اتاق جدا گرفتیم و خودمونم رفتیم یه اتاق دیگه
نیم ساعتی گذشت ، یهو دیدم یکی داره در میزنه
رفتم در رو باز کردم ننه جون بود
گفت: 3نقطه بیا ببین این ماشین لباسشویی چرا کار نمی کنه؟
با تعجب گفتم: مگه اتاقت لباسشویی داره؟
گفت: آره بابا! لباسا رو ریختم توش و آب هم روش باز کردم ، اما نمی دونم چطور باید روشنش کنم
بهش گفتم: پارتی ات کلفته ها ننه جون! مال ما که لباسشویی نداره
گفت: ما اینیم دیگه
خلاصه رفتم اتاقش
چشمتون روز بد نبینه
نگو ننه جون تا حالا توالت فرنگی ندیده ، فکر کرده لباسشویی هستش
لباساشو ریخته بود توی اون تا بشوره



نظرررررررررررررر بدین



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: